سایه روشن
اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
غريب است دوست داشتن. و عجيب تر از آن است دوست داشته شدن... وقتي ميدانيم کسي با جان و دل دوستمان دارد ... و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ريشه دوانده؛ به بازيش ميگيريم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بي رحم تر. تقصير از ما نيست؛ تماميِ قصه هايِ عاشقانه، اينگونه به گوشمان خوانده
افسوس...
انگار لب از چشمه مهتاب گرفتم هرگز نتواني تو ز من دور بماني چون عکس تو در سينه خود قاب گرفتم
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |